مروری مجدد بر مناظره نخست انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نشان میدهد ناپختگی همتی در عرصه سیاست و غرق شدن در حواشی، مانع از اقناع مرددها برای شرکت در انتخابات و ایجاد توازن سیاسی در این دوره شده است.
به گزارش اسپات نیوز، به عقیده بسیاری از کارشناسان، یک تکنوکرات هیچگاه نمیتواند نقش یک سیاستگذار را بازی کند؛ مناظره اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز مهر تاییدی بر این گذاره بود. انتظارات برخی جریانات، نخبگان و فعالان سیاسی، تناسب چندانی با کارکردها و نقشآفرینی همتی نداشت. او فاصله زیادی با انتظارات بخشی از فعالان سیاسی داشت که تمرکز زیادی روی پیشبرد جریان اصلاحات از طریق انتخابات و صندوق رای دارد.
در مناظره اول، همتی زندانی زمینه سیاسی بود که در روزهای اخیر در مورد وی ظهور یافته بود. او میخواست حصر را از سیاست خارجی، اقتصاد و جمهوری بردارد اما خودش گرفتار در حصر موضوعات اجتماعی و سیاسی شد و به همین دلیل نتوانست حتی در نقش یک تکنوکرات ظاهر شود و در حوزهای مانند اقتصاد که در آن تخصص داشت هم نتوانست خودی نشان دهد.
تکنوکرات مناظره اول وارد ماجرایی شد که اصلا برای آن آمادگی نداشت؛ رویارویی و جدال سیاسی. همین مساله باعث شد تا او به جای چیزی که خودش وعده داده بود، یعنی «صدای بیقدرتان»، از طرف رقبا به عنوان ذینفع قدرتمندان و عامل خرابیها و چالشهای اقتصادی معرفی شود.
همتی؛ آماتور در عرصه سیاست
آماتوری وی در عرصه سیاسی آنچنان مشهود بود که جملات آغازین مناظره را از روی متن خواند و همین موضوع نشانی بر این بود که یک بروکرات نمیتواند سیاستگذار باشد. سیاست ایجاد ترس برای تحریک بخشی از بدنه اجتماعی در قالب به کار بردن واژگانی مثل «جمهوریت در معرض خطر»، «ونزوئلایی» یا «کرهای شدن اقتصاد» در چنین چارچوبی فاقد کارایی بود، چراکه او از همان ابتدا خودش را وارد ماجرایی کرده بود که مشخص نیست در توانش است یا خیر.
بیشتر بخوانید:
با این روند، همتی هم ترس را به جامعه وارد کرد و هم خود را در جایگاه فردی قرار داد که حتی در حملات خود، جسارت و شجاعت قاطعانهای ندارد. انتقادات و واژههای محترمانهای که در مواجهه با رئیسی از زبان او بیان شد، منجر به مخابره یک پیام به مخاطب شد؛ این که همتی اقتدار و توان عملی کردن وعدههای سیاسی خود را هم ندارد.
در عین حال، سیاست هراس زمانی کنش اجتماعی مناسب را ایجاد میکند که همراه با سیاست اقناع باشد، اما همتی آنچنان خود را درگیر حاشیهسازی سیاستمداران کرده بود نتوانست در مقام یک تکنوکرات به ارائه برنامه و سیاست اقناع بپردازد.
جبهه مخالف همتی چگونه عمل کرد؟
در جبهه مخالف همتی، انسجام بیشتری حکمفرما بود؛ دو توپخانه زاکانی و رضایی تلاش کردند با تصویرسازی و نشانهگذاری، همتی را نهتنها «صدای بیقدرتان»، بلکه نماینده وضع موجود و دولت روحانی معرفی کنند.
جلیلی هم تقریبا تلاش کرد در قالب گفتمان سیاسی صحبت کند که در مناظرههای سال ۹۲ از آن رونمایی کرده بود، با این تفاوت که مختصات این گفتمان با زبانی ساده و عامهپسندانهتر بیان شد.
اما میان پرتره رئیسی و پیامی که به مخاطب منتقل میکرد، همسانی بیشتری بود. رئیسی در قالب یک شخصیت روحانی از اخلاق سخن گفت، تا جایی که ممکن بود وارد مجادلات و مباحث سیاسی نشد و تلاش کرد تا خود رو به عنوان یک چهره فراجناحی به نمایش بگذارد.
مرددها قانع شدند؟
آنچه در مناظره اول غایب بزرگ بود، ارائه روایت بزرگ رهاییبخش در بستر بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بود. تقریبا هیچکدام از نامزدها در این امر موفق عمل نکردند. بنابراین، بسیار بعید به نظر میرسد که این مناظره با چنین مختصات و در قالب روایت کلان رواییبخش، تاثیری بر آرای مرددها داشته باشد و توازن میان نیروهای سیاسی را از بنیاد دچار تغییر و تحول کند.
انتهای پیام